این سکانس، یکی از سکانسهای عجیبی است که هزاران حرف برای گفتن دارد. اسدالله خان پاخم کرده و کنار مزار پدرش نشسته تا نشان دهد که بالاخره او هم از اسب اقتدار و یککلام بودن پایین آمده و میخواهد روش همراهی با فرزندانش را در پیش بگیرد. یک جایی میگوید که انگار شیوههای قدیمی جواب نمیدهد و همین نشان میدهد که از مسیر طی شده راضی نیست. با یک جور استیصال میگوید:«اومدم دعای خیر کنی که کارام روبراه بشه.» اینگونه نشستن یک پدر انگار یک جورهایی دل مخاطب را نرم میکند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو «جامجم» با محمدرضا باهنر عضو تشخیص مجمع تشخیص مصلت نظام مطرح شد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال